داستان فیلم
سال 1939. «کارلوس» پسر بچه ای ده ساله، فرزند یک قهرمان جنگی جمهوری خواه، به یتیم خانه ای در منطقه ای دورافتاده سپرده شده است. «کارلوس» در این یتیم خانه احساس آرامش نمی کند. دلایل این موضوع، یکی وجود سرایدار بدجنس یتیم خانه (نوریگا) و دیگری حضور شبح یکی از ساکنان قبلی یتیم خانه به نام «سانتی» است.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.